ریزش باران زیباست به زیبایی ترنم باران، اما ماندگاری آن زمانی محقق میشود که نزول باران همانند اشک یتیمان در شب تاریک جاری و ساری گردد و با حضور گرم خورشید، بدن مرده زمین را حیات بخشد تا رویش سبزههای توحید! گونههای زرد یتیمان جوانه زند.
(محبوبه یاری): نمیدانم که میدانی که من بیتو بهاران را نمیخواهم
نمیدانم که میدانی که من بی تو درخت زرد پاییزم، که بهاران را نمیخواهم
من همه سجدههای شبانهام را نذر جمعه ظهور تو کردم
من همه قنوتهای نمازهای شبانهام را نذر سلامتی تو کردم
من همه خودم را نذر یک لحظه حضور در جمکران تو کردم
(ناهید چتر سیمین): جمعه را چقدر دوست دارم و تو را که در بیطاقتترین جمعه میآیی، با شمشیری که بوی ذوالفقار میدهد و با عبایی که شبیه شبهای تنهایی پیامبر است، میآیی و شاید من هزار سال قبل از آمدن تو همراه شعرهایم دنیا را بدرود گفته باشم، میآیی و شاید من هیچگاه چشمان معصوم ترا زیارت نکنم چقدر زیباست در روز آمدن تو حضور داشتن چقدر خوب است به استقبال تو دویدن.
(زهرا عزیزی منفرد): روزی که تو بیایی چشمهایمان را فرش زیر پایت میکنیم و با اشکهایمان عطرافشانی قلبهایمان را به تو هدیه میکنیم. آن روز ما فقط اشک شوق میریزیم.
(زهرا ناجی): این شعر را از امام خمینی خواندهام برایم بسیار جالب بود:
باز گویم غم دل را که تو دلدار منی
در غم و شادی و اندوه و اَلَم یار منی
جز گل روی توام در دو جهان یاری نیست
چهره بگشای زرویم که تو غمخوار منی
محرمی نیست که مرهم بنهد بر دل من
جز تو ای دوست که خود محرم اسرار منی
برگشا موی خماندر خم و دست افشان باش
به خدا یار منی، یار منی، یار منی
(رقیه رسولی): ای همیشه سلام، ای سلام همیشه
همة محبتهایی را که یکدل میتواند در خود نگه دارد در یک حس عاشقانه نگه داشتهام و آن را خرج کسی نکردهام و همه خوبیها، زیباییها و پاکیها را در یک واژه ذخیره کردهام و نام آن را سلام نهادهام و این سلام خضوع و خشوع را پیشکش جمال و جلال دل آرایت میکنم. مولای من اگر دیگران به کسی سلام میفرستند؛ من میخواهم سلامم را به سوی تو بفرستم و با تمام خضوع و خشوع پیشکش جمال و جلال دل آرایت کنم. مولای من اگر دیگران به کسی سلام میفرستند، من میخواهم سلامم را به سوی تو بفرستم و با تمام وجود از نغمه دل فریاد برآورم: «السلام علیک یا صاحب الزمان».
موضوع مطلب :